جشن دندونی ممولم
٥ اردیبهشت تقریبا مصادف با ٨ ماهگی آوین خانوم جشن دندونی شو برگزار کردیم...
دخترم مبارکت باشه.
یه جشن خودمونی و مختصر!ولی به یاد موندنی،کلی بهون خوش گذشت عزیز دلکم.
بریم سراغ عکسات دخی نازنینم...
صبح جشن دندونیت
آوینم در حال آپ کردن وبلاگش قربونت برررررررم
تزیینات جشن دندونی که مامان تا 4 صبح درگیرشون بود اینجوری
اینم از آوین و بابای مهربونش
قربون جفتتون بشم،خدا شما دوتا رو به من ببخشه،دلایل زندگیم
اون مسواک توی عکس،زحمتشو عمو حامد رفیق شفیق بابا کشیده،مرسی عمو ایشالا عروسیت...
اینم از اصل کاری کییییییییک دندونی
خوب اینم از آوین نگهبان خوراکیها
آوین ناز نازی در حال نای نای و ذوق کردن
الهی مامان فدات جوووونم؟؟؟
آوین از لباساش خسته شده....رفته عوض کنه
اینم از مایان جونی چقد خانووم نشسته...
آخر مهمونی،،،،خدا داده بود به این دوتا وروجک...
تموووم شد بالاخره...
عاشقتم دخترم